جنجال بر سر درد و دلهای حاجکاظمسینمایایران
ابراهیم حاتمی کیا، شب گذشته در برنامه هفت صحبت هایی را مطرح کرد که جنجال و واکنش های زیادی بهمراه داشت.
به گزارش میدان ۷۲، شب گذشته ابراهیم حاتمی کیا به برنامه هفت آمده بود تا به مناسب هفته دفاع مقدس، پیرامون سینمای جنگ و دفاع مقدس سخن بگوید.
ابراهیم حاتمی کیا در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به فیلم چ عنوان کرد: «اینکه تازه نیست، من مدتها به این موضوع فکر میکردم و پی این بودم که کدام شخصیت در این زمان جواب میدهد، و دیدم «چ»جواب میدهد. چمران هم در حوزه علمی هم مرد عرفان و هم اینکه چریک است و هم کسی که در سیستم تا نمایندگی دولت پیش میرود و این زنگها را کنار هم قرار میدهم میبینم چمران بهترین شخصیت من است.»
وی افزود: «من ادعا نمیکنم که «چ» میتواند همه اینها را جواب دهد. بخشی که بیشتر در تلویزیون درباره آن صحبت شده است بحث عرفانی چمران است که این سختی شخصیت چمران است. چون او مردی بود که در خلوت و هم در جلوت هم اینها را داشت که این در سینما بسیار سخت است که همه اینها را بگوییم و من تا مقداری که در حد وسعم بود از آن گفتم.»
نمیتوان زندگی شهید چمران را در دو روز روایت کرد
حاتمی کیا در پاسخ به این سؤال که هنگام ساخت فیلم «چ» اضطراب و دلهره نداشتید گفت: «خیلی سخت بود، واقعاً وحشت میکردم و برای همین اینقدر طول کشید. از خودم که آیا میتوانم این کار را انجام دهم و آیا در میآید یا خبر من را به وحشت میانداخت که خدایی نکرده عده ای را با گفتن این حرفها درباره چمران عصبانی کنم برای همین هم فیلمنامه را که قبلاً نوشته بودم دنبال بهانه بودم که نسازم چون سن که بالا میرود کمی محافظ کاری بیشتر میشود.»
وی افزود: «من وقتی «دیدهبان» را ساختم این فیلم درباره شهیدی به نام شهید عاطفی بود که در عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو اتفاق افتاده بود که من وحشت میکردم و میگفتم این دیدهبان قصه من است و این نه به این معنی که خودم را سربالا بگیرم بلکه این را فقط من میتوانم بسازم چون خودم به آن نظم میدهم. خدا رحمت کند علی حاتمی را که اگر میخواست از جنگ بگوید قطعاً چیز دیگر میگفت حتی اگر یک موضوع واحد داشتیم.»
حاتمی کیا تاکید کرد: «واقعیت این است که چمران در فیلم «چ»، چمرانی است که بالاخره خالق آن من هستم و مواردی برای من مسئله است که انهارا بیشتر به ولد میکنم و چیزهایی هم مسئلهام نیست که آنها را به ولد نمیکنم. برایش این کار هم استدلالهایی دارم. چطور میشود که زندگی ۵۰ ساله دکتر چمران را در دو روز روایت کنم نه اینکه باقی جاها گفتن ندارد انشاءالله که بقیه دوستان بیایند و نکات بهتر زندگی این شهید بزرگوار را بگویند. ولی برای من این نقطه، نقطه حساسی بود که حس میکردم که یک جایی است که دو نیرو که هر دو آنها هم ایرانی هستند یک جایی شاخبهشاخ هم قرار میگیرند که هر دو هم میگویند ما سهمی از انقلاب داریم و میخواهیم این پیاده شود که جریان کردها و معترضین آنها است که میخواستند ادعای حقانیت کنند و چه اینطرف که انقلابیونی که آزاد شدند و میخواهند حافظ انقلاب باشند و نگذارند شکافی در کشور ایجاد شود.»
حاتمی کیا در پاسخ به این سؤال مجری برنامه مبنی بر اینکه آیا هنوز خود را فرزند زمان خود میدانید گفت: «اگر این را به معنی فضیلت بگویید که اصلاً کار من نیست. اما سعی من این است که بهعنوان یک هنرمند به جامعه متعهد باشم. اگر این قطبنما را از من بگیرند که نیتم این نباشد که حرفی را بزنم که مسئله ای که در جامعه است را پاسخ ندهد، حضور در آن رشته برای من حرام است. مسئله ای که من در بعضی همکاران خودم میبینم که طرف میگوید که من کلی فیلمنامه دارم و نمیدانم کدام را بسازم و اصلاً برایش مهم نیست و ۱۰ سال بعد هم میگوید که من بازهم اینها را دارم پس زمان چه میشود؟»
کارگردان بوی پیراهن یوسف افزود: «مشکل سینمای ما از روزی آغاز شد که هنرمند را از زمانش گرفتند. این موضوع دلایل مختلف داشت و کوتهبینیها و ممیزیها مطرح شد و نتیجهاش این شد که من فیلمساز از آنچه که جامعه به آن احتیاج داشت فاصله گرفتم و به سمتی رفتم که اصلاً نسبتی با ما ندارد.»
وقتی به جشنواره ایرانی میروم، حس میکنم به یک سیاره دیگر رفتهام
وی تأکید کرد: «نسبت سینمای امروز با من بسیار غمانگیز است. یعنی وقتی من به جشنواره میروم و جشنواره بهعنوان حاصل کارنامه سینمای ایران را میبینم احساس میکنم که یک سیاره دیگر است. ما یک افق و حرفی برای گفتن داریم که من اینها را در فیلم نمیبینم.»
کارگردان فیلم به رنگ ارغوان با طرح این سؤال که چرا مردم به سینما نمیروند گفت: «تنها بخشی از آن به اقتصاد مربوط میشود ولی مهمتر از همه، این است که مخاطب به سینما میآید تا چه چیزی را ببیند؟ چه مسئله ای را ببیند تا با آن ارتباط ایجاد کند؟ من هنرمندم و آینه نمیگیرم، من یک دهه آرمانهایی برای سینما داشتیم و میخواستیم عرفان را در سینما مطرح میکردیم و برای آن جنگ میکردیم و گفتند که اتفاق نیفتد اما عرفان اتفاق نیفتد که چه چیزی در سینما رخ بدهد؟ خوب ما که سینمای قبل از انقلاب داشتیم و همه زندگی خودشان را میکردند. مسئله این است که سینما قرار بود سربازانی باشند که مردانه مسئله جامعه خود را بیان کنند اما این اتفاق در سینما رخ نمیدهد.»
حاتمی کیا با بیان اینکه برخی منتقدین که دم از اتمام جنگ میزنند تاکید کرد: «وقتی منتقد میگوید که جنگ تمام شده و دیگر حرفهای عادی بزنیم، هنوز نمیفهمد که ۱۲۰۰ کیلومتر این کشور با یک کشور بیگانه درگیر بوده و هشت سال ۳۰۰ هزار شهید دادیم من در اینجا باید با او چه کنم؟ او که راهنمایی میکند و چراغ قوه بر مسیر من میاندازد. کاری میکنند که من به نظر آدم کهنه ای بیایم. »
وی با اشاره به فیلم وصل نیکان خاطرنشان کرد: «من در این فیلم گفتم که این حرفها چیست که میزنید و وارد بحث جامعه شویم. الآن در سال ۹۳ میبینیم که اگر آن هویت یابی ها نبود و نگاهی که نسل دهه ۴۰ نمیآورد الآن چه میشد؟ این پشتوانه رهبری که حرفهای آمریکا را مزاح میداند از همین هشت سال جنگ حاصل میشود. دوست منتقد ما نسبت به این مسائل به چشم یک موضوع کهنه نگاه میکند و میگوید که دیگر تمام شده و برگردیم به زندگی عادی. کوچهها به نام شهدا شده که اینها هنوز التیام پیدا نکرده است. چطور میشود که سینما میخواهد به اینها پشت کند و به آنها اعتنا نکند.»
فیلم فاخر در مملکت ما به یک متلک تبدیل شده است
کارگردان «به رنگ ارغوان» در پاسخ به این سؤال که خیلیها شما را دوست دارند اما احساس میکنیم که برخی به شما انتقاد میکنند گفت: «فیلمسازان در ایران سه مدل هستند که یکی سینمای بدنه است و دکان دارند که حلالشان هم باشد یک گروه سینمای جشنواره ای و روشنفکری است و دیدهبانش آن طرف آب است و یک سینمای بومی است که با درد وارد این حوزه شده. آقای تبریزی که از روی دیوار سفارت آمریکا بالا رفت تا از آن روزها فیلمبرداری کند مسئله داشته که به سینما آمده است، من قصدم این بود که باید بجنگم و از جایی حس کردم که با فیلمم حیرتهای جنگ را تصویر کنم و این نوع فیلمساز همیشه بین دو جناح له میشوند. آنهایی که با آن طرف آب در ارتباطند خدا را شکر همیشه دلارشان میرسد و مارکوپولو هستند و در آن سوی آبها رنگ عوض میکنند و عکسهای مختلف میاندازند این طرفیها هم که میگویند که ما پول جیب کار میکنیم که میتوانند ۲۰ روزه بسازند اما فیلمسازی هم هست که زمان میبرد و اینجا حساسیت نسبت به او بیشتر میشود.»
وی ادامه داد: «سیاستگذاران باید کمی حوصله میکردند و وقت میدادند تا اینها بتوانند حرف بزنند. الآن فیلم فاخر در مملکت ما به متلک تبدیل شده است که اگر ما فیلمی میسازیم که فاخر است تعبیر متلک پیدا کرده است و این را بعضی از بازیگرانی می گویند که اتفاقاً قیمت آنها از روزی بالا رفت که فیلم فاخر مطرح شد. این نوع فیلمسازی باید وقت ببرد و سیستم به آن کمک کند و فیلمی باشد که مردم آن را بفهمند که متأسفانه این شاخه در سینما ضعیف است.»
کارگردان «دیدهبان» تاکید کرد: «من از سال ۵۸ فیلم ساختم که با عمر انقلاب یکی است و ادعا دارم که قصدم ایجاد تغییر بوده است. برای گفتن این موضوع باید بجنگم و حوصله کنم که به نظر میآید که بعضی اوقات حاتمی کیا هر کاری دلش میخواهد را انجام میدهد که اگر خواستید من بعداً با خود شما این را مطرح خواهم کرد. این که حوصله کنیم و این نوع فیلمسازی آدمهایی را میطلبد که تحمل کنند و نپذیرند که جهت را عوض کنند.»
حاتمی کیا در پاسخ به این سؤال که عوامل فنی آثار دفاع مقدسی هم قرار بود در کنار یکدیگر کار را جلو ببرند، گفت: «هر کسی نظر خود را میآورد و ما هم به عنوان فیلمساز باید بجنگیم که این جنگجویی را از ما گرفتند و بهشت و جهنم ما را تعیین میکنند که این حرف جفنگی است!»
کارگردان «مهاجر» افزود: «باید فیلمساز برای چیزی که میخواهد بگوید مقاومت کند. خدا رحمت کند آقای « داد » که مسئول سینما شد، من از همان روز با ایشان دعوایم شد. پشت میز رفتن برای خودش قواعدی دارد اما واقعیت این است که باید برای ایده آل ذهن خود بجنگیم ولی الآن فیلمسازان ما میگویند که نمیگذارند بسازیم. من روی حرفم با کسانی است که خون دیدهاند، چرا تفنگ جبهه را در جای دیگری استفاده میکنید؟ چه اتفاقی برای ما افتاده است، اینها نمیشود جز وسواس الخناس هایی مثل برخی منتقدانی که گفتند از این نسل حرف نزنید درحالیکه طرف در حوزه خودش ژنرال بود اما به حوزه ای رفت اصلاً ربطی به او ندارد. »
در حوزه اندیشه و فکر جای خالی امثال آقا مرتضی احساس میشود
او در ادامه با اشاره به حواشی حضور فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر، خاطرنشان کرد: «چرا باید در جشنواره سال گذشته فیلم شیار بیاید و برخورد مردم اینگونه شود؟ مگر شیار حرف تازه ای زد؟ نه اصلاً حرف تازه ای نزد ولی چه میشود که در جشنواره نسبت به این نوع نگاهها غریبگی وجود دارد؟ حرف این است که چرا این جو علیه من فیلمساز جنگ به راه افتاده است، من نمیگویم فیلم تفنگی و هفت تیر کشی بساز، کدام فیلم من تفنگ زیاد دارد؟ من جامعه را مطرح میکنم و مسائلم را میگویم. من از نسلی میگویم که اگر من و تو از آن نگوییم بچههای ما نسبت به آن غریبه میشوند و میگویند کدام چمران و کدام پاوه؟»
وی تاکید کرد: «متأسفانه در حوزه اندیشه، فکر و حوزه نرم افزار امثال «آقا مرتضی» هارا کم داریم که باعث گمراهی ما میشود و تن میدهم به آنچه که الآن میگویند و به زندگی عادی خود میپردازم.»
حاتمی کیا گفت: «بنده خدا قرار بود شهید شوی چطور شد که الآن عوض شدی؟ چرا فکر میکنی که باید معاشت را با سینما چفت کنی و روز به روز هم بالاتر بروی؟ عادی تر باش و هر وقت توانستی فیلم بساز. من بارها پای حرف این بچهها نشستهام و میبینم که اصلاً از خود چیزی ندارند.»
وی افزود: «فیلمسازانی که از جنگ آمدند باید از این فضا حرف بزنند نه اینکه کهنه شوند، شرم بر فیلمسازی باد که به خاطر نان به این بخش ورود پیدا کند از باب اینکه من حرفهایی دارم که حرفهای زمانم است. آنچه که من میگویم در همین گربه ای که ساخته شده مسئله است که هویت است آن فضا قرار بود که بخشی از آن بشود آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی کار خودش را انجام دهد اما بخشی از آن باید مسئولیت من فیلمساز بشود.»
حاتمی کیا یادآور شد: «من به جلوی درب پادگان میرفتم و یک سرباز کار من را متوقف میکرد و منتظر میماندم. اینها باید باعث شود تا من دیگر فیلم نسازم. آقای ایوبی روی سر بنده جای دارند ولی من کار خودم را میکنم. من حرف الانم را پاسخ میدهم. متأسفانه دوستان من سلوک را فراموش کردهاند. تو به سراغ باکری برو ولی به چه دردی میخورد؟ کدام بخش باکری؟ باکری خیلی کارها کرده است ولی کدام بخش آن به درد این میخورد که جوان الآن من را پای این بحث بنشاند.»
او با ابراز تأسف از کم کار شدن بهزاد بهزادپور در سینما گفت: «در فیلم آقای بهزادپور سینما، شکست محض خورد اما بهترین فیلمی بود که از تلویزیون پخش شد و من متأسفم برای بهزاد که دیگر فیلم نمیسازد و ساکت نشسته است. چرا چنین فیلمسازانی گوشه نشین شدهاند؟»
حاتمی کیا در بخشی دیگر سخنان خود با اشاره به دیدار خود با مقام معظم رهبری عنوان کرد: «این فرصت خیلی مغتنمی بود که نفسی تازه شد. ایشان فیلم چ را دیدند و خیلی زیبا در مورد آن صحبت کرده بودند.»
نسل بچههای جنگ پوتینهایشان خاکی است و روی موکتها رد میاندازد
وی با اشاره به آثار ضعیف حال حاضر سینمای دفاع مقدس تاکید کرد:« وقتی ما میدان را خالی کنیم بچههایی ضعیف وارد میشوند ضعیف به این معنا که طرف اینجا را به سکوی پرتاب تبدیل میکند. چرا فیلمهایی که با بودجههای اندک ساخته میشوند ضعیف میشوند؟ مگر نباید بعداً پاسخ بدهیم؟ چطور میشود این موارد پیش میآید. چطور میشود مسئول سینمایی و تلویزیونی ما غیرت به خرج نمیدهد و فرصت به بهترینها برای ساخت نمیدهد؟ به اینجا که میرسد همین قدر که طرف لباس بسیجی بپوشد فیلم میسازد و بخش از این به جا خالی کردن من برمی گردد و بخشی هم اینکه متأسفانه آن نوع سینما حرفهایش خشونت میدهد.»
وی ادامه داد: «نسل بچههای جنگ پوتینهایش خاکی است و روی موکتهایتان جا میاندازد و بعضیها تحمل این را ندارند که اصلاً چنین چیزی نمیشود. ما درباره بچههای جنگ این کار را نکردیم و کسانی که تازه الفبای فیلمسازی را یاد گرفتهاند الفبای خود را با جنگ آغاز میکنند و من از چنین آدمی چه انتظاری میتوانم داشته باشم.»
حاتمی کیا افزود: «چیزی به نام واقعیت از آن حرفهاست که مطرح میشود، واقعیت از زاویه نگاه من روایت میشود، اینکه می گویند من بر اساس مستندات حرف میزنم جک است و برای آرام کردن ذهن مخاطب است. واقعیت چیزی است که من گزینش میکنم. اصلاً از جزیره مجنون فیلم بسازند و در آن پنگوئن پخش کنند و در قاب طوری پخش کنند که واقعیت در بیاید. »
انجمن سینمای دفاع مقدس را جدی نمیگیرم
وی گفت: «من تا به حال به انجمن سینمای دفاع مقدس نرفتهام و اصلاً آنجا را جدی نمیگیرم، الآن به لابیرنتی رفتم که عده ای نشستند و نظرات عجیب و غریبی دارند که شرفالدین فقط نماد است، اما سؤال اینجاست که از آن تشکیلات شما چه چیزی در آمده است و خروجی چه چیزی بوده است؟ اگر خروجی نداشته ببندید این در را. وقتی میخواستم «برج مینو» را بسازم در آن زمان در انجمن از ۱۰ نفر ۹ نفر گفتند این کار بشود و یکی گفت که نشود که به من گفتند برو و فیلمت را بساز، من وقتی به آبادان رفتم تماس گرفتند و گفتند کار را تعطیل کن که من تلفنی هم با ان یک نفر صحبت کردم که حتی قبول نکرد به پای صحنه بیاید و تهیه کننده هم ترسید و گفت اصلاً من غلط بکنم با اینها دربیافتم، من هم پیکانم را فروختم و کار را تعطیل نکردم و برای تهیه مواد منفجره از میدان مین، مواد انفجاری در آوردیم و دست ساز آن را ساختیم، فیلم را تمام کردیم و اتفاقی هم نیفتاد و در جشنواره به من جایزه دادند.»
حاتمی کیا خاطرنشان کرد: «بعضی از دوستان آنجا یک جور بودند و وقتی بیرون میآیند به رادیکال شدید تبدیل شدند، آن تشکیلات هیچ کاری نکرد و تنها پول خوردند و من می گویم که عزیزان، شما در آنجا مانع شدهاید.»
با دیدن شیار ۱۴۳ از جنگ پشیمان نمیشوم
وی اظهار داشت: «ما فیلمسازان پر از اشتباه هستیم و به آنها افتخار میکنیم چون از نسل ذریه حضرت آدم هستیم و اصلاً این را از ما نگیرید، ابراهیم حاتمی کیا هم یکسری فیلم ساخته که در نیامده است، چه کسی این مسئولیت را به گردن ما انداخته که اصلاً اشتباه نکنیم؟ فیلمی مثل «شیار ۱۴۳» خانم آبیار ساخته میشود که مادری برای تنها بچهاش بالبال میزند و او را به جبهه میفرستد که بچه برنمیگردد و کل فیلم انتظار مادر را نشان میدهد که آخر هم جنازه بچهاش را تحویل میگیرد؛ من با دیدن این فیلم نمیگویم که چه غلطی کردیم که جنگیدیم اما از آن طرف فیلمی دیگری ساخته میشود که یک بچه خوشگل و چشم آبی را نشان میدهد که به جنگ میرود و از دست میرود و این را طوری میگوید که اشتباه کردیم جنگیدیم که این درد است. درد این است که فیملساز بگوید که من از آبادان فیلم میسازم و میگویم که آبادان شبیه دزد دوچرخه ویتوریو دسیکا است و دزد دوچرخه ای که از کشور فاشیم زده حرف میزند و کشور من را هم فاشیم زده است، درد این است فیلمساز آبادانی ما از دالامب دلومب قبل از انقلاب حرف بزند و من را با فاشیسم یکی کنی؟ بعد بگویی من استایل دزد دوچرخه را اینطور برداشتم، دسیکا مختصات آن کشور است و ماجرایی که برای موسیلینی رخ داده است، آیا من در کشورم موسیلنی داشتم؟ من برای ارسال این فیلم به لوکارنو گریه کردم و گفتم باید از فرستادن این فیلم که کشور ما را ذلیل میکند خجالت بکشید و با جیغ و داد از فارابی بیرون آمدم. »
امثال ما در هرم لعنتی سینما اقلیت هستیم
کارگردان «خاک سرخ» تصریح کرد: «این دلیل دارد که فیلمساز آن طرف را نمیبیند چون با اولین تقه او به تهران آمده است. مسئله، مردم است، مسئله کوچههایی که هنوز اسمش دارند و بعضیها برای عوض کردن اسامی کوچهها مقاومت میکنند، هنوز تخت طاووس برای ما مهم تر از اسم شهید مطهری است که باعث تأسف است.»
وی تاکید کرد: «امثال ما در این مملکت اقلیت هستیم و جریان حاکم بر این هرم لعنتی سینما طوری شده که ما اقلیت قرار گرفتیم و ما را به بازی میکشند که باید در آنجا صفر شویم ولی خدا انشاءالله به ما مقاومتی بدهد که بچههای این حوزه اصلاً کوتاه نیایند و به مسیر خود ادامه بدهند.»
نویسنده و کارگردان «به نام پدر» با اشاره به فیلمسازان جوان عرصه دفاع مقدس تاکید کرد: «سینما که ورشکسته است، من کار ندارم که الآن «شهر موشها» خوب میفروشد که انشاءالله این روند فروشش هم ادامه پیدا کند و ۱۰۰ میلیارد بفروشد اما مگر میلیارد چقدر است. یا من باید وارد چرخدنده شوم و حرفهای پائین تنه ای بزنم تا ملت به سینما بیایند که این اتفاق برای بچههای ما افتاده است که وای بر ما و وای بر آینده ما، یا اینکه ما فقط مواظب شترهای خودمان باشیم و بچههای خود را بچسبیم. من عشقم این است که فیلمم را در شهرستان ببینند چون ما باید بشارت خود را بدهیم.»
وی افزود: «سینمای دفاع مقدس تنها ژانری است که هویت دارد و این سینما خیلی حرفها برای گفتن دارد که با مطرح شدن آن باید سر از لبنان در بیاوریم.»
حاتمی کیا در ادامه حرفهای صریح خود فیلمسازان جوان ارزشی را خطاب قرار داد و تاکید کرد: «مبادا خالی بودن سینماها شما را گمراه کند، شما حرفتان را بزنید. بعداً شرم از فیلمی که ساختیم نکنیم، به اندازه کافی فیلمسازانی را داریم که سینماها را به بتکده تبدیل کنند.»
این کارگردان متعهد سینمای دفاع مقدس تصریح کرد: «چون من در «گزارش یک جشن» زمان خود را توضیح میدهم برای آن کتک میخورم وگرنه من در آن فیلم نگاهم جوانها هستند منتها دوستان مصلحت اکران آن را نمیبینند. من در سینما حامل پیام هستم و برای آن درد وارد سینما شدم که اگر این را از من بگیرند دیگر حرفی برای گفتن ندارم.»
حاتمی کیا در پایان صحبتهای خود عنوان کرد: «من مخلص سینما هستم. خدا را شاکرم که مردم من را به عنوان فرزند خود در این خانواده پذیرفتند و معتقدند که حرفهایی را میزنم که برای این جامعه است.»
حاتمی کیا خطاب به گبرلو درباره دعوت از برخی منتقدین در برنامه هفت با صراحت کامل عنوان کرد: «شما بعضی اوقات کسانی را میآورید که اصلاً این بحث مسئله او نیست و وقتی ارزشهای این ماجرا مسئله او نیست و افتخارش این است که تلویزیون جمهوری اسلامی را نگاه نمیکند و فقط بیبیسی و منوتو را نگاه میکند و به فیلمهای ایرانی آه آه آه میکند، چه توقعی میتوان از این افراد داشت؟!»
وی در پایان گفت: «خدا انشاءالله ما را عاقبت به خیر کند و شرمنده آینده نشویم و در صحرای محشر خر ما را نگیرند و ما بگوییم که ما این کارها را انجام دادهایم.»
به گزارش میدان ۷۲، پس از پایان صحبتهای حاتمی کیا، وقتی که نوبت به بخش نقد برنامه رسید، احمد طالبی نژاد که به عنوان منتقد به «هفت» دعوت شده بود، از مجری خواست تا صحبتی در باره اظهارات حاتمی کیا داشته باشد. وی گفت: «برای حاتمی کیا نگران هستمl، چرا که مسیری که وی انتخاب کرده مسیر درستی نیست و این میزان تبختر که در حاتمی کیا وجود دارد نگران کننده است.»
طالبی نژاد افزود: «یک سؤال از حاتمی کیا دارم و آن هم اینکه چرا نسبت به سینمای ایران و منتقدان این قدر با بغض سخن میگوید؟ مگر نه اینکه همین منتقدین حاتمی کیا را برجسته کردند؟ و اینکه چرا حاتمی کیا که همیشه بهترین امکانات برای او مهیا بوده همیشه ناراضی است؟ چرا این همه تبختر؟»
در ادامه گبرلو مجری برنامه نیز گفت:« از حضور حاتمی کیا در مناظره ای برای پاسخ دادن به این گونه سؤالات، استقبال میکند.»
حسین معززی نیا، دیگر منتقد حاضر در برنامه در این باره گفت: «آقای حاتمی کیا معمولاً مناظره را قبول نمیکند، ایشان مثل همینالان، فقط مونولوگ را میپسندند.»
معززی نیا همچنین در پاسخ به طالبی نژاد که از وی خواست تا او هم نظرش را درباره سخنان حاتمی کیا بگوید، گفت: اجازه بدهید من سکوت کنم.
گفتنی است برخی سایت های خبری و تحلیلی هم با انتشار مطالبی تند علیه ابراهیم حاتمی کیا از او به عنوان «نماینده سینمای نفتی» یاد کردند.