در ماجرای ثبت نام یارانه ها سرمایه اجتماعی را از دست دادیم
مثلث آنلاین: قرایی مقدم در گفت و گو با مثلث درباره جامعه شناسی هدفمندی یارانه ها سخن گفته است.
هدفمندی یارانهها یک طرح ملی است که کل اقتصاد را تحتتاثیر قرار خواهد داد. در حالی که دولت اصرار زیادی بر اجرای فازدوم هدفمندی یارانهها دارد سوال این است که از نظر جامعهشناسی پیششرطهای اجرای این طرح بزرگ آماده است؟ آیا تجربه تلخ فاز اول منجر به شکست فاز دوم هدفمندی یارانهها نمیشود؟ در همین راستا با امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه به گفتوگو نشستیم.
هدفمندی یارانهها مانند هر طرح بزرگ ملی نیاز به ایجاد زیرساختهای اجتماعی برای اجرای صحیح دارد. در واقع اگر یک طرح در ابعاد ملی بدون ایجاد زیرساختهای جامعهشناختی عملیاتی شود مطمئنا تبعات زیادی در جامعه ایجاد خواهد کرد. آیا برای فاز دوم هدفمندی یارانهها این زیرساخت اجتماعی ایجاد شده است؟
در خصوص فاز دوم هدفمندی یارانهها با اطمینان میتوان گفت که چنین زیرساختی ایجاد نشده و در واقع در حالی که دولت شروع فاز دوم را عملا آغاز کرده است شروط لازم این طرح از دیدگاه جامعهشناسی هنوز ایجاد نشده است. در واقع بین آمادهسازی زیرساختها، اقتصاد و فرهنگ یک رابطه مستقیم وجود دارد.
زیرساختهایی که شما مطرح میکنید بدون بنیانهای اقتصادی امکانپذیر نیست به این معنی که اگر این طرح از نظر اقتصادی با مشکلاتی روبهرو شود مطمئنا از نظر جامعهشناسی نیز این طرح با مشکل روبهرو خواهد شد.
شرایطی که ما در حال حاضر با آن روبهرو هستیم به این شکل است که دولت هزینه زیادی برای یارانهها پرداخت کرده و عملا به قدری با کسری بودجه روبهروست که به روشی برای اینکه مردم از دریافت یارانه انصراف دهند متوسل میشود. در چنین شرایطی دولت توان اقتصادی ایجاد پیششرطهای هدفمندی یارانهها را ندارد.
این پدیده مستقیما روی وضعیت فکری و تکنیکی دولت تاثیر گذاشته است. مورد دیگر از پیششرطهای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها از دیدگاه جامعهشناسی ایجاد بستر فرهنگی مناسب است؛ موضوعی که به هیچ وجه آمادگی آن ایجاد نشده است.
تجربه فاز اول هدفمندی یارانهها چه تاثیری روی وضعیت جامعه از نظر انتظارات تورمی دارد؟
در فاز اول تجربه تلخی که ایجاد شد تصوراتی غلط را ایجاد کرد که اثر این تصورات کماکان در میان مردم دیده میشود. در آن دوره اجرای فاز اول هدفمندی مترادف شد با دریافت یارانه، افزایش قیمتها در بخشهای مختلف و فشارهای تورمی بر مردم. جامعه در واقع یک آزمایشگاه است و هر تجربهای که در آزمایشگاه ثبت میشود طبیعتا در شرایط یکسان تکرار میشود.
مردم فاز اول را تجربه کردهاند پس طبیعتا منتظر تکرار همین تجربه هستند. در آن زمان دولت وقت اعلام کرد که بسیاری از کالاها در بلند مدت ارزان میشود و تورم مقطعی است اما تجربه مردم نشان داد که این اتفاق نیفتاد. مردم پولی بهعنوان یارانه نقدی دریافت کردند اما عملا دیدند که این پول به هیچ وجه تناسبی حتی با افزایش قیمت برخی حاملهای انرژی مثل برق و بنزین ندارد. طبیعی است که در چنین شرایطی اولین چیزی که مردم در انتظار آن هستند افزایش قیمتها و فشار بیشتر بر آنهاست.
آیا این انتظارات ممکن است منجر به وقوع پدیده مورد انتظار شود؟
دقیقا همینطور است. به چنین پدیدههایی تشدیدکننده میگویند. برخلاف ضربالمثلهای ایرانی از نظر اقتصادی و جامعهشناسی یک ذهنیت غلط گاهی میتواند منجر به رخ دادن درست همان ذهنیت شود.
مثلا تصور کلی بر این است که زمین در یک منطقه گران میشود در حالی که عاملی برای این گران شدن وجود ندارد. همین تصور باعث میشود که مردم برای خرید زمین به آن منطقه هجوم بیاورند و در عمل شاهد گران شدن زمین باشیم.
در هدفمندی یارانهها تصور بر این است که قیمت کالاها افزایش خواهد یافت، پس مردم از یک سو برای خرید کالا هجوم میآورند و از سوی دیگر فروشندگان یا سعی میکنند کالاها را انبار کنند تا در اثر افزایش قیمت زیان نکنند یا اصولا قیمت کالا را افزایش میدهند. همین پدیده کافی است تا قیمت بسیاری از کالاها
افزایش یابد.
مثال دیگری عرض میکنم. در اقتصاد میگوییم رابطه مستقیم بین حجم پول و تورم است. بهعبارت علمیتر حجم پول ضرب در سرعت گردش پول برابر با نرخ تورم ضرب در رشد اقتصادی است که این معادله عملا ما را به اینجا میرساند که افزایش حجم پول منجر به تورم میشود.
این پدیده را میتوان با همین الگوی روانشناختی توضیح داد. مردم پول بیشتری در اختیار دارند پس تلاش بیشتری برای خرید میکنند و همین موضوع منجر به افزایش قیمت میشود. در این میان مسئولان ادعا میکنند که هدفمندی منجر به افزایش نرخ تورم نمیشود. شاید از دیدگاه اقتصادی حتی حرف آنها درست باشد و براساس محاسبات آنها نباید قیمت کالاها افزایش پیدا کند اما موضوع این است که مردم نسبت به حرف مسئولان بیاعتماد هستند و شنیدن این صحبت برای آنها نمیتواند تضمینی برای گران نشدن کالاها باشد. طبیعی است که در چنین شرایطی وضعیت?پدیده تشدیدکننده رخ میدهد و قیمتها حتی برخلاف منطق اقتصادی افزایش پیدا میکند.
با چنین شرایطی عملا بهرغم تمام تلاش دولت هدفمندی باز هم منجر به تورم میشود. راهکاری برای برونرفت از این شرایط وجود دارد؟
تنها راهحل این است که دولت در بوته آزمایش قرار گیرد؛ به این معنی که دولت به تمام حرفهایی که میزند تمام و کمال عمل کند. اگر مردم ببینند وعدههای دولت خصوصا وعدههایی که دولت در زمان انتخابات بیان کرد اجرا میشود این باور بازمیگردد اما برعکس این موضوع هم میتواند رخ دهد و عملا اگر دولت خلفوعده کند مردم این انتظار را دارند که تمام صحبتهای دولت اشتباه از آب دربیاید.
اینکه مردم حرفهای مسئولان دولتی را قبول کنند خود یک سرمایه اجتماعی است و همانطور که میدانید سرمایههای اجتماعی عملا پیونددهنده سه سرمایه دیگر یعنی منابع طبیعی، سرمایه تکنولوژیکی و سرمایه انسانی است. این حرف به این معنی است که اگر سرمایه اجتماعی از بین برود عملا سه سرمایه دیگر کارآیی خود را از دست میدهند. این دقیقا پدیدهای است که در هدفمندی یارانهها در حال رخ دادن است.
اعتماد یکی از مهمترین سرمایههای اجتماعی محسوب میشود که اصولا دو نوع دارد؛ اعتماد افقی که بین مردم با خودشان است و اعتماد عمودی که میان مردم و مسئولان پدید میآید. در حال حاضر ما در هر دو نوع اعتماد با چالش روبهرو هستیم. اعتماد میان مردم یعنی همان اعتماد افقی به دلایلی که در حال حاضر مورد پرسش شما نیست کم شده است ولی در اعتماد عمودی که مستقیما در سرنوشت فاز دوم هدفمندی یارانهها تاثیر دارد به دلیل ریشههای تاریخی و خلف وعدههای پیاپی مسئولان دچار مشکلاتی هستیم.
مردم ایران در طول ۲۵۰۰ سال دیدهاند که نظرات آنها در تصمیمات دولتی مورد استفاده قرار نمیگیرد. این موضوع طبیعتا منجر به از بین رفتن اعتماد شده است. بارها این ضربالمثل را شنیدهاید که پول چرک کف دست است. این دیدگاه به این علت ایجاد شده که مردم نسبت به آینده ثروت خود احساس بیاطمینانی میکردند. در چنین شرایطی تا چنین اعتمادی ایجاد نشود تمام تلاش مسئولان بیاثر است. برای ایجاد این موضوع ایجاد فضای مشارکت ضروری است.
آیا در شرایطی که خودتان توصیف کردید امیدی به موفقشدن فاز دوم هدفمندی یارانهها دارید؟
مساله به ایجاد اعتماد در مردم بازمیگردد. این کلید اصلی موفقیت است. در شعار امسال بهدرستی فرهنگ مقدم بر اقتصاد مطرح شد. ما در درجه اول باید فرهنگ را ایجاد کنیم. در این میان نقش رسانههای مستقل برای نشاندادن عملکرد دولت بسیار اهمیت پیدا میکند. اگر عملکرد جای شعار را بگیرد میتوان انتظار تغییر در
شرایط را داشت.
در ماجرای ثبت نام یارانه ها سرمایه اجتماعی را از دست دادیم